انواع نسبت های مالی - قسمت اول

انواع نسبت های مالی - قسمت اول

۱۴۰۱/۱۲/۰۷

تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی یکی از روش‌های بررسی وضعیت شرکت‌هاست که به بیان روابط بین اقلام موجود در صورت‌های مالی می‌پردازد. تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی به ما کمک می‌کند تا درک جامع و صحیحی از عملکرد و وضعیت مالی شرکت‌ها بدست بیاوریم.

 

انواع نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟

صورت های مالی گزارشی از تمام فعالیت‌های یک شرکت در یک دوره زمانی خاص (مثلاً یک سال مالی) هستند. یکی از منابع مهمی که مدیران هر مجموعه‌ای برای اطلاع از وضعیت کسب‌ وکار استفاده می‌کنند، صورت های مالی هستند. اما این صورت ها زمانی معنای بیشتری پیدا می‌کنند که با استفاده از نسبت های مالی بدانیم که آیا بخش‌های مختلف صورت مالی با یکدیگر تناسب دارند یا نه. در این مقاله انواع نسبت های مالی را بررسی می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که هر یک از این نسبت‌ها چگونه محاسبه می‌شوند و چه معنایی دارند.

 

تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی به چه معناست؟

انسان‌ها همیشه به دنبال این هستند که بتوانند از تکرار اتفاقات و نسبتی که این اتفاقات از نظر زمانی، مکانی و مقداری با یکدیگر دارند یک الگو در ذهن خودشان بسازند و به وسیله این الگو بتوانند وضعیت کنونی را بررسی کنند و علاوه بر آن حتی بتوانند در مورد آینده نیز پیش‌بینی کنند.

به همین منظور، نسبت های مالی اعداد و ارقامی هستند که برای کدگشایی از صورت های مالی و به‌دست‌آوردن اطلاعات معنادار از صورت های مالی به کار گرفته می‌شوند. نسبت های مالی به چندین دسته تقسیم می‌شوند که هر یک از این دسته‌ها وضعیت اقتصادی مؤسسه را از زاویه خاصی مورد بررسی قرار می‌دهند. برای مثال یکی از نسبت های بسیار پرکاربرد، نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه است که هرگاه مقدار آن از 80 درصد بیشتر شود به این معنی است که شرکت با مشکلات جدی در ایجاد تعهدات و بازپرداخت آنها مواجه است.

 

هدف از تجزیه و تحلیل صورت های مالی چیست؟

تجزیه و تحلیل صورت های مالی که یکی از مهم‌ترین روش‌های آن تحلیل نسبت‌ها است، با سه هدف اصلی انجام می‌شود:
• بررسی روند فعالیت‌های شرکت از گذشته تا کنون
• پیش‌بینی آینده شرکت
• مقایسه وضعیت شرکت‌ها با یکدیگر

برای مثال نسبت جاری یکی از نسبت های مالی است که در تجزیه و تحلیل گزارش‌های قانونی شرکت‌ها استفاده می‌شود. نسبت جاری نشان می‌دهد که یک شرکت چقدر توانایی پرداخت بدهی‌هایش را از محل دارایی‌های جاری دارد. حالا تصور کنید که با مقایسه نسبت جاری یک شرکت طی 5 سال متوجه می‌شوید که قدرت شرکت برای پرداخت بدهی‌ها در حال کاهش است. این موضوع برای شما به‌عنوان یکی از اعضای واحد مالی آن شرکت یا یک سهام‌دار می‌تواند هشداردهنده باشد.

از طرف دیگر با مقایسه مقدار نسبت جاری یک شرکت با سایر شرکت‌هایی که در همان صنعت فعال هستند می‌توانیم متوجه شویم که شرکت ما با توجه‌ به وضعیت عمومی اقتصاد در کشور، چه عملکردی دارد.

علاوه بر همه اینها، از بررسی روند تغییرات در نسبت های مالی یک شرکت می‌توان آینده آن شرکت را با ضریب اطمینان قابل قبولی پیش‌بینی کرد. اهمیت این موضوع وقتی روشن‌تر می‌شود که بدانیم به اعتقاد اقتصاددان‌ها و سرمایه‌گذاران سرشناس دنیا، پیش‌بینی آینده مساوی است با ثروت.

 

انواع نسبت‌های مالی

به طور کلی نسبت‌های مالی را می‌توان به 5 دسته عمده تقسیم بندی نمود:
• نسبت‌های نقدینگی
•نسبت های فعالیت
• نسبت‌های سودآوری
• نسبت‌های اهرمی
• نسبت‌های ارزش بازار
در ادامه به بررسی کامل کاربرد نسبت‌های مالی خواهیم پرداخت.

نسبت‌های نقدینگی

نسبت‌های نقدینگی، نسبت‌های مالی هستند که نشان دهنده توانایی شرکت‌ها در بازپرداخت تعهدات بلند مدت و کوتاه مدت خود هستند. نقدینگی برای اجرای فعالیت‌های واحدهای تجاری ضروری است، مخصوصا زمانی که شرکت با مشکلاتی نظیر رکود اقتصادی و یا ضرر و زیان‌های ناشی از آن و یا همچنین افزایش ناگهانی در قیمت مواد اولیه یا قطعات مورد نیاز شرکت‌ها روبرو شود. در این شرایط اگر شرکت نقدینگی کافی نداشته باشد مشکلات مالی ناگواری برای آن به وجود خواهد آمد.مهم‌ترین نسبت های نقدینگی سه مورد هستند که در قسمت زیر توضیح می‌دهیم.

1 )نسبت جاری: برای به دست آوردن نسبت جاری باید دارایی‌های جاری را به بدهی‌های جاری تقسیم کنید. این نسبت وضعیت نقدینگی شرکت را به خوبی نشان می‌دهد. برای مثال اگر این نسبت 2.3 باشد؛ یعنی دارایی‌های جاری شرکت 2.3 برابر بیشتر از بدهی‌های جاری آن است. دقت کنید که این نسبت یک مقدار تعادلی دارد که بالاتر بودن یا پایین‌تر بودن از آن نشانه وجود مشکل در عملکرد شرکت است.

بالاتر بودن نسبت جاری از مقدار تعادلی به معنی عدم تخصیص بهینه وجه نقد در شرکت است و پایین‌تر بودن آن از مقدار تعادلی یک هشدار جدی به واحد مالی می‌دهد که بازپرداخت بدهی توسط شرکت ریسک بالایی پیدا کرده است.

2) نسبت آنی: نسبت آنی به شما کمک می‌کند که اطمینان بیشتری نسبت به توان شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت از محل دارایی‌های جاری داشته باشید. این نسب در واقع مدلی محافظه‌کارانه از نسبت جاری است:
نسبت آنی = دارایی‌های جاری – موجودی کالا و پیش‌پرداخت‌ها و سفارش‌ها / بدهی‌های جاری

3) نسبت وجه نقد : این نسبت که با نام نسبت نقدینگی هم شناخته می‌شود، سرعت پرداخت بدهی‌ها را نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که نسبت وجه نقد در مقایسه با نسبت آنی به جریان نقدی نزدیک‌تر است. فرمول نسبت وجه نقد به‌صورت زیر است:
نسبت وجه نقد = سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت + معادل‌های نقد + وجه نقد / بدهی‌های جاری

 

نسبت های فعالیت (کاربرد دارایی‌ها)

برای اینکه بدانید مدیریت منابع در یک کسب ‌وکار به چه صورتی انجام می‌شود باید نسبت های زیر را که با عنوان نسبت های فعالیت شناخته می‌شوند بررسی کنید. انواع نسبت‌های فعالیت به شرح زیر است:
- دوره گردش موجودی کالا
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش مواد و کالای نیم‌ساخته
- دوره واریز بستانکاران
- دفعات گردش سرمایه جاری
- دفعات گردش سرمایه ثابت
- دفعات گردش دارایی
- درصد تغییر فروش

1) دوره گردش موجودی کالا: نشان‌دهنده این است که موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه زمانی مشخص چند بار به فروش رسیده و چند بار جایگزین شده است. به زبان ساده‌تر یعنی مدت زمانی که طول می‌کشد تا مواد اولیه تبدیل به کالا شود و به فروش برسد.
- کوتاه بودن این مدت زمان به معنای عملکرد مناسب و سریع شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات است.
- پایین بودن این نسبت ممکن است ناشی از کاهش فروش یا افزایش موجودی طی دوره باشد.
نحوه محاسبه:
الف) متوسط موجودی کالا
ب) دفعات گردش کالا
ج) دوره گردش کالا

2) نسبت گردش دارایی: این نسبت بیانگر میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها در کسب درآمد شرکت است. در واقع نشان می‌دهد چگونه افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر شرکت تأثیر داشتند.
نحوه محاسبه:
چنانچه نسبت گردش دارایی یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت از مجموع دارایی‎ها و امکانات خود بطور موفق استفاده کرده است.

3) نسبت گردش دارایی‌های ثابت: بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
نحوه محاسبه:
اگر نسبت گردش دارایی‌های ثابت بالا باشد، نشان‌دهنده این موضوع است که شرکت در استفاده از این دسته از دارایی‌ها به عنوان یکی از عوامل، موفق عمل کرده است. چنانچه این نسبت پایین باشد، ناشی از سرمایه‌گذاری بیش ‌از حد در دارایی‌های ثابت و پایین بودن درآمد شرکت، نسبت به آن است.

4) دوره وصول مطالبات: جهت آنالیز کیفی حساب‌ها و اسناد، مطالبات شرکت را بررسی می‌کنند. منظور از نسبت دوره وصول مطالبات دوره زمانی است که با فرایند فروش آغاز می‌شود و تا وصول کامل وجوه مربوطه ادامه دارد.
نحوه محاسبه:
الف) گردش مطالبات
ب) دوره وصول مطالبات
کوتاه بودن دوره وصول مطالبات، نشان‌دهنده چابکی شرکت در دریافت مطالبات خود است.

5) دوره گردش عملیات: بازه زمانی که طی آن شرکت مواد اولیه را خریداری و کالایی را تولید می‌کند و به فروش می‌رساند و هزینه آن را دریافت می‌کند.

نحوه محاسبه:
نحوه محاسبه نسبت دوره گردش عملیات در شرکت‌های غیرتولیدی با شرکت‌های تولیدی متفاوت است.
شرکت‌های غیرتولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات= دوره گردش عملیات
شرکت‌های تولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات+ دوره تولید کالا = دوره گردش عملیات
دوره تولید کالا: به مدت‌زمانی که مواد اولیه به کالای ساخته‌ شده تبدیل می‌شود، دوره تولید گفته می‌گویند. شرکتی که دوره وصول مطالباتش کمتر باشد، دوره گردش عملیات کوتاهی دارد در نتیجه نیازمند سرمایه در گردش کمتری است.

6) نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: این نسبت نشان می‌دهد که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل می‌دهد.
نحوه محاسبه:
بدهی جاری - دارایی جاری = سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا:
بالا بودن این نسبت بیانگر این است که شرکت در عملیات جاری خود دارای مشکل است. تولید موجودی کالا به معنای تبدیل یک دارایی مولد (جاری) به یک دارایی غیر مولد است و تا زمانی که این دارایی به فروش نرسد و وجوه نقد حاصل از آن به چرخه تولید بازنگردد، نمی‌توان از عملیات شرکت انتظار بازدهی داشت.
نکته: زمانی که سرمایه در گردش شرکت مقدار منفی به خود می‌گیرد برای بررسی وضعیت بهتر است به ارزیابی نسبت‌های نقدینگی آن در دوره‌های مورد نظر بپردازیم.

7) نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش بخشی از خالص دارایی‌های جاری می‌باشد که بصورت مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کنند. نسبت گردش سرمایه جاری نشان‌دهنده تأثیر سرمایه در گردش را در فروش شرکت است.

نحوه محاسبه:
بدهی جاری - دارایی جاری = سرمایه در گردش
جهت محاسبه نسبت گردش سرمایه جاری، میزان فروش شرکت را بر سرمایه در گردش آن تقسیم می‌کنیم.
دلایل افزایش نسبت گردش سرمایه جاری در یک شرکت:
الف) کاهش یافتن سرمایه در گردش (مخرج کسر)
ب)  افزایش فروش (صورت کسر)
بهتر است این نسبت در کنار نسبت دوره گردش عملیات، مقایسه و ارزیابی شود.

8) نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران: جهت محاسبه دفعات پرداخت به بستانکاران، قیمت تمام شده کالای خریداری شده را به حساب متوسط بستانکاران که از تقسیم حساب‌ها و اسناد پرداختی انتهای دوره تقسیم بر 2 به دست می‌آید، تقسیم می‌کنیم. حال با تقسیم عدد ۳۶۵ بر نتیجه کسب‌ شده، نسبت دوره بازپرداخت به دست می‌آید.

کسب سود، اصلی ترین هدف هر شرکت و یا مؤسسه ای در ابتدای افتتاح آن است. قطعاً هر واحد تجاری به منظور کسب سود برای سهام دار و یا سهام داران آن افتتاح می شود. لازم به ذکر است که در بیشتر مواقع با کم کردن هزینه ها می توان به سود بیشتر رسید پس شرکت باید تمام سعی خود را بکند که هزینه های قابل اجتناب را حذف کند. با کمک این نسبت ها میتوانیم مقدار موفقیت شرکت در کسب سود از منابع مختلف را ارزیابی و مقایسه کنیم.

 

انواع نسبت های سودآوری

• بازده دارایی ها (ROA)
• بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
• حاشیه سود ناخالص
• حاشیه سود عملیاتی
• حاشیه سود خالص

 

1) بازده دارایی‌ ها (ROA): نسبت بازده دارایی‌ها (ROA)نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. به عبارت دیگر تاثیر دارایی ها (مولد بودن دارایی ها) در ایجاد سود خالص را اندازه گیری میکند. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد. هر چه این نسبت بزرگتر باشد مطلوبیت بیشتری حاصل شده است.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین کل دارایی ها
2)بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند. در واقع (ROE) به معنی اندازه گیری چگونگی استفاده مؤثر یک تجارت از ارزش سهام سهامداران است. به عبارت دیگر نشان دهنده‌ی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام می‌باشد.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
3)حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد. در واقع این نسبت نشان می دهد چه مقدار از مبلغ فروش برای هزینه های اداری، هزینه های تامین مالی، مالیات و سهم سود سهامداران باقی مانده است و درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت می‌باشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است..
4)حاشیه سود عملیاتی: سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه‌ های مربوط به تولید محصول می‌باشد و نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد. کاهش این نسبت به صورت مستمر می‌تواند برای شرکت پر ریسک باشد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
5) حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است. این نسبت در کنار دیگر نسبت های سودآوری استفاده میشود.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

 

نسبت‌های پوششی و اهرمی

در مقاله مربوط به نسبت‌های نقدینگی بر توانایی شرکت در عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان تمرکز کردیم ولی باید توجه داشت که بنگاه‌ها تعهدات بلندمدت نیز دارند و بررسی توانایی شرکت در عمل به آن‌ها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. ساختار سرمایه به حجم کلی بدهی‌های واحد انتفاعی تأکید دارند و توان واحد انتفاعی را برای انجام تعهدات کوتاه‌مدت و بلندمدت خود منعکس می‌سازند. در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبت‌ها استفاده می‌کنند. این نسبت‌ها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی (از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهامداران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید. ساختار سرمایه از اهمیت بالایی برای اعتباردهندگان (مثلاً بانک‌ها) برخوردارند چراکه این نسبت‌ها توانایی شرکت در تعهد به دیون خود (مثلاً پرداخت اقساط وام) را نشان می‌دهد. از طرف دیگر این نسبت‌ها برای سهامداران بنگاه نیز حائز اهمیت است. بالا بودن بیش از حد نسبت های مالی اهرمی ریسک و هزینه مالی زیادی به بنگاه تحمیل می‌کند؛ از یک‌سو افزایش هزینه‌های مالی باعث کاهش قابل‌توجه سود خالص می‌گردد و از سوی دیگر ممکن است بنگاه نتواند به تعهدات مالی خود عمل نماید و این امر منجر به ورشکستگی بنگاه گردد. حال که اهمیت این نسبت‌ها را به طور اجمالی بیان نمودیم به معرفی نسبت  های معروف این دسته می‌پردازیم.

اهمیت نسبت های اهرمی برای سرمایه گذاری:

نسبت‌های اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهی‌ها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهی‌ها می‌پردازد و اهمیت بالایی دارد که می توان موارد زیر را نام برد:
1) این نسبت ها از این نظر که مقدار ثروتی که سهام داران برای شرکت تأمین کرده اند را مشخص می کند، در نزد اعتبار دهندگان به آن شرکت اهمیت زیادی دارد.
2) این نسبت ها از جهتی که مشخص می کنند که آیا میزان درآمد شرکت برای پرداخت بدهی ها و مخارج مالی مثل هزینه های سود (بهره) و مخارج ثابت شرکت کافی است یا خیر، برای سهام داران خاص اهمیت دارد.
3) وقتی شرکت سرمایه گذاری مناسبی در محل هزینه های خود داشته باشد و سود سرمایه گذاری از هزینه های پرداخت شده برای آن بیشتر شود، این سرمایه گذاری ها باعث افزایش سرمایه سهام داران در شرکت می شود و نیاز به منابع مالی خارجی را کاهش می دهد.
4) با بررسی ساختار دارایی شرکت و مشخص کردن هزینه های شرکت می توان گفت در زمان های رشد یا رکود اقتصادی میزان سود آوری شرکت چه وضعیتی خواهد داشت. به طور مثال شرکتی که هزینه های کمتری برای بدست آوردن سرمایه بپردازد در زمان رکود اقتصادی زیان کمتری را متحمل می شود و در زمان رشد اقتصادی نیز سود کمتری خواهد داشت.

نظرات کاربران
دیدگاه
Loading