انواع نسبت های مالی - قسمت دوم

انواع نسبت های مالی - قسمت دوم

۱۴۰۱/۱۲/۰۹

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نسبت های اهرمی:

• نسبت بدهی
• نسبت کل بدهی‌ها به حقوق صاحبان سهام
• نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌های ثابت
• نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
• نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
• نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
• نسبت مالکانه

 

1) نسبت بدهی: اهمیت و تاثیر بدهی های طولانی مدت و جاری را در تأمین همه‌ی سرمایه و ثروت شرکت نشان می دهد. مشخص می کند که چه مقدار از سرمایه های کل از طریق بدهی ها بدست آمده است. این نسبت برای اعتبار دهندگان بسیار اهمیت دارد. چنان چه نسبت بدهی بالا باشد، این تفسیر را در پی دارد که شرکت جهت تأمین منابعی که به آن ها نیاز داشته از منابع سرمایه خارج از شرکت استفاده کرده است. برای وام دهندگان مانند بانک ها و از این قبیل مهم است که نسبت بدهی پایین باشد، چون بالا رفتن این نسبت، ریسک و خطر پذیری شرکت را افزایش خواهد داد. فرمول نسبت بدهی به شکل زیر است:

مجموع دارایی / مجموع بدهی = نسبت بدهی

 

2) نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه: ارزش ویژه میزان سرمایه ای است که پس از کم شدن میزان بدهی ها از دارایی شرکت باقی می ماند. نسبت زیر نشان می دهد که چه میزان از ارزش ویژه برای خرید سرمایه های ثابت هزینه شده است. پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت. فرمول این نسبت به صورت زیر می باشد:

دارایی ثابت / ارزش ویژه = نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

 

 3) نسبت کل بدهی به ارزش ویژه: این نسبت وضعیت اعتبار دهندگان را با سهام داران شرکت مقایسه می کند و قدرت آن ها را به یک دیگر نشان میدهد. وقتی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه کمتر باشد، شرکت مربوطه ریسک و خطر پذیری مالی کمتری خواهد داشت و وام دهندگان نیز از شرکت هایی که این نسبت در آن ها پایین تر است استقبال بیشتری می کنند. هرچه این نسبت بالا برود یعنی در ساختار دارایی شرکت از بدهی های بیشتری استفاده شده است و به همان میزان حقوق و سرمایه اعتبار دهندگان نسبت به سهام داران بیشتر خواهد بود. اگر سهام داران شرکت بخش بیشتری از سرمایه های شرکت را تأمین کنند به تناسب آن کنترل و نسبت مالکانه آن ها بیشتر خواهد شد و پرداخت سود (بهره) و وام کمتری برای شرکت به دنبال خواهد داشت. فرمول محاسبه آن به صورت زیر است:

کل بدهی / ارزش ویژه = نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

 

 

 4) نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه: نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همان‌طور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهی‌های جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان می‌کند . بدهی جاری (کوتاه مدت) شرکت از سرمایه های جاری آن به دست می آید و می تواند نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد و در صورت افزایش این نوع بدهی (جاری) میزان نقدینگی کاهش می یابد. بدهی جاری میزان سود بالاتری در مقایسه با دیگر بدهی ها دارد. و بالا بودن بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه قدرت اهرمی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب کاهش آن می شود. اگر این روند افزایش بدهی جاری تداوم داشته باشد نشان دهنده ضرورت مدیریت و اصلاح در ساختار دارایی شرکت است. برای محاسبه نسبت فوق از فرمول زیر استفاده می کنیم:

بدهی جاری / ارزش ویژه = نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

 

 

5) نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه: نسبت فوق ارتباط میان بدهی های طولانی مدت که موعد پرداخت آن ها از یک سال بیشتر است را با ارزش ویژه بررسی می کند. فرمول این نسبت به صورت زیر است:

بدهی طولانی مدت / ارزش ویژه = نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه

 

 

6) نسبت مالکانه: این نسبت میزان سرمایه های شرکت که مربوط به سهام داران است را مشخص می کند و نشان دهنده نقش سهام داران در فراهم کردن سرمایه های شرکت است که به صورت درصدی بیان می شود. بالا بودن درصد نسبت مالکانه در یک شرکت نشان دهنده میزان پایبندی آن شرکت به تعهدهای خود است و نشان می دهد از اهرم مالی در این شرکت به میزان خیلی کم استفاده شده است. پایین بودن این نسبت مشخص می کند که بخش زیادی از ثروت شرکت ازمنابع خارجی (وام و..) تأمین شده است و هم چنین ریسک مالی را در پی داشته است. برای محاسبه نسبت مالکانه از فرمول زیر استفاده می کنیم:

ارزش ویژه / کل دارایی ها = نسبت مالکانه

 

 

 7) نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها: نسبت فوق ادعای اعتبار دهندگان و سهام داران را ارزیابی می کند و حقوق سهام داران را نسبت به کل اعتبارات که از منابع سرمایه خارجی تأمین شده می سنجد. اگر این نسبت بالا باشد یعنی حقوق واختیارات سهام داران از اعتبار دهندگان بیشتر است و این افزایش حقوق سهام داران به تناسب همه بدهی ها موجب می شود که شرکت در مواجهه با ورشکستگی و خطرهای اقتصادی آسیب پذیری کمتری داشته باشد. فرمول آن به صورت زیر است:

حقوق صاحبان سهام / کل بدهی = نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

 

 

8) نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت: این نسبت نقش و همکاری سهام داران را در تأمین ثروت برای خرید اموال و سرمایه های ثابت نشان می-دهد. بالا بودن این نسبت یعنی سهام داران سرمایه مالی بیشتری برای شرکت فراهم کرده اند. بنابراین شرکت در شرایط مالی و اقتصادی سخت، ساختار سرمایه ای محکم تری دارد. برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده می کنیم:

حقوق صاحبان سهام / سرمایه های ثابت = نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

 

 

9) نسبت پوشش بهره: این نسبت مالی اهرمی که به صورت زیر محاسبه می‌شود نشان‌دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثل بهره وام های دریافتنی از محل سود عملیاتی است.



نسبت‌های ارزش بازار

نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت استفاده می کند، درواقع نسبت های ارزش بازار به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند تا ارزش ذاتی یک سهم را بدست آورده و عملکرد گذشته و مورد انتظار آینده را ارزیابی کند. اگر چهار گروه نسبت های مالی اعم از نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت شرایط خوبی داشته باشند این نسبت ها نیز بالا خواهند بود .

 

اهمیت نسبت های ارزش بازار برای سرمایه گذاری

برای سرمایه گذاران در بازار سهام، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کم تر از ارزش ذاتی خود قیمت‌گذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزش ذاتی براساس محاسبات یا درک ارزش شرکت است، به طوری که با درنظر گرفتن تمام فاکتورها و تحلیل فاندامنتال انجام می‌شود. ارزش ذاتی ممکن است بالاتر و یا به طور کلی متفاوت تر از ارزش فعلی سهام یا قیمت بازار باشد. نسبت های ارزش بازار به سرمایه گذاران در سنجش این موضوع کمک میکند.

انواع نسبت های ارزش بازار
• نسبت ارزش دفتری (P/BV)
• نسبت قیمت به درآمد (P/E)
• نسبت قیمت به فروش (P/S)
• قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
• نسبتPEG

1) نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند. در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به کارایی قبل و دورنمای آینده شرکت را ابلاغ می نماید. در شرایطی که درآمد (EPS) هر سهم مقداری منفی یا بسیار متغیر یا به‌طور غیرمعمول بزرگ یا کوچک باشد، ارزش دفتری هر سهم که در اغلب موارد مثبت است و چندان متغیر نیست، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و می تواند در برآورد وضعیت شرکت کمک شایانی کند. مقدار پایین این نسبت های ارزش بازار می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد یا مشکلی بنیادی در شرکت وجود دارد.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

 

2) نسبت قیمت به درآمد (P/E) : این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

رابطه قیمتی که یک سرمایه‌گذار برای سهم می‌پردازد و چشم انداز آینده شرکت و سود پیش‌بینی شده آن است. همچنین این نسبت، در تعیین دوره برگشت اصل سرمایه‌گذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک می‌کند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰ سال طول می‌کشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

3) نسبت قیمت به فروش (P/S): شاین نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

 

4) قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظه‌ای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند. این روشی بهتر از P/E برای مقایسه ارزیابی شرکت های کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند که می‌توانند درآمد را تحت تأثیر قرار دهند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

 

5) نسبت PEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. ارتباط بین نسبت قیمت به سود و نرخ رشد، اطلاعات کامل‌تری نسبت به P/E را به ما می‌دهد.

محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

 

تحلیل نسبت PEG مانند تحلیل نسبت P/E است. هرچه PEG کمتر باشد ممکن است ارزش بازار سهام کمتر از ارزش ذاتی آن باشد یا آنکه بازار انتظار دارد که شرکت نمی‌تواند به اهداف از پیش تعیین شده خود در دستیابی به سود پیش‌بینی شده برسد.و هرچه PEG بیشتر باشد ممکن است ارزش بازار، بیشتر از ارزش ذاتی آن قیمت‌گذاری شده باشد یا یا بازار انتظار دارد که رشد سود سهم در سال‌های آتی بسیار بیشتر از میزان پیش‌بینی شده باشد.

از این نسبت‌ها در حسابداری جهت ارزیابی قیمت سهام شرکت‌ها استفاده می‌شود. نسبت‌های رایج این دسته شامل موارد زیر است:
• نسبت ارزش دفتری هر سهم
• نسبت بازدهی سود سهام
• نسبت سود به ازای هر سهم
• نسبت قیمت به درآمد


استفاده از نسبت‌های مالی جهت تحلیل بنیادی شرکت‌های بورسی

در ادامه مبحث کاربرد نسبت‌های مالی، به کاربرد این نسبت ها در تحلیل بنیادی شرکت های بورسی خواهیم پرداخت. نسبت‌های مالی به صورت دوره‌ای، عموما سالانه یا فصلی، برای تحلیل جریان نقدی و وضعیت مالی شرکت‌های بورسی بررسی و محاسبه می‌شوند. این نسبت‌ها دیدگاه روشنی در مورد عملیات و اولویت‌های شرکت در بازه‌های زمانی خاص به سرمایه گذار ارائه می‌دهند. مثلا از نسبت‌های بدهی می‌توان جهت اطمینان یافتن از این که آیا شرکت دارای نقدی کافی جهت جلوگیری از ورشکستگی در دوران رکود بازار را دارد یا خیر، استفاده نمود. همچنین از این نسبت‌ها جهت بررسی اعداد و ارقام مربوط به درآمد و همچنین محاسبه سود واقعی شرکت‌ها استفاده می‌شود.

 

محدودیت نسبت‌های مالی چیست؟

کاربرد نسبت‌های مالی و تحلیل آن ها توسط تحلیل گران، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان به کار می‌رود. این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحدهای تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی شرکت‌ها به شکل بهتری منعکس کنند. از طرفی نسبت‌های مالی در مدل‌های پیش‌بینی وضعیت بسیار موفقیت‌آمیز به نظر می‌آیند. اما با وجود استفاده گسترده، این تکنیک‌ها محدودیت‌هایی نیز دارد که تفسیر وضعیت را پیچیده می‌کند.

نسبت‌های مالی می‌تواند به تحلیل گران و سرمایه گذاران دید بهتری از وضعیت بدهد تا تصمیم‌گیری بهتری انجام شود. اما این نسبت‌های مالی دارای محدودیت‌هایی نیز هستند که شامل موارد زیر می‌شود:

• نسبت‌های مالی فقط یک دید کلی به گذشته است.
• چنان چه داده‌ها بر اساس بهاری تمام شده تاریخی باشند، توانایی انعکاس سطح عمومی قیمت و ارزش جاری را نخواهند داشت.
• به دلیل استاندارد نبودن روش محاسبه، نمی‌توان تاثیر نفوذ اطلاعات انتخابی در محاسبات را نادیده گرفت.
• ممکن است نسبت‌های مالی دچار تغییراتی شوند. در این تغییرات، تغییر در اصول و برآوردهای حسابداری نیز موثرند.
• با استفاده از این نسبت‌ها، مقایسه بین سازمانی غیر ممکن است.


مزایای مقایسه نسبت‌های مالی

از مزایای مقایسه‌ نسبت های مالی این است که مشخص می‌کند کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها مشخص کننده این امر است که کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند.

 

استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه تقسیم می‌شوند:

سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی ،تحلیلگران مالی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی و غیره

استفاده‌ کنندگان داخلی: مدیر تیم، کارمندان و مالکان

 

محدودیت نسبتهای مالی

تحلیل نسبت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند. نسبت های مالی با استفاده از صورتهای مالی یک شرکت میتواند به تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران دید بهتری از وضعیت اقتصادی یک سازمان بدهد تا بتوانند بهتر تصمیم گیری انجام دهند. اما از سوی دیگر با اینکه نسبتهای مالی پیش بینی را برای ما آسان تر میکنند، اما دارای محدودیت هایی نیز هستند که ممکن از باعث ایجاد ابهام شوند.

بعضی محدودیتها شامل:

1) نسبت های مالی تنها یک دید کلی به گذشته است.
2) اگر داده ها بر اساس بهای تمام‌ شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمت‌ها و ارزش‌های جاری نخواهند بود.
3)  به دلیل استاندارد نبودن روش محاسبه هر نسبت مالی، بنابراین نمی‌توان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش‌ شده را در محاسبات نادیده گرفت.
4)  ممکن است در روشهای مختلف حسابداری، نسبتهای مالی دچار تغییر شوند. همچنین تغییر در اصول و برآوردهای حسابداری نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند.
5)  با استفاده از نسبت های مالی عملا مقایسه بین سازمانی غیر ممکن است.


نتیجه گیری:

نسبت مالی به کمک اقلام صورت‌های مالی محاسبه می شود و انواع مختلفی دارد. این نسبت‌ها معیاری است که از آن‌ها برای سنجش توان واحدهای تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدتشان استفاده می شود. با اینکه فرمول‌های مورد استفاده برای انواع نسبت مالی، بسیار دقیق و حساب شده هستند، توصیۀ ما این است که در استفاده از نتایج آنها عوامل و متغیرهای دیگرِ تأثیرگذار بر روند مالی شرکت را نیز مد نظر قرار بدهید.

نظرات کاربران
دیدگاه
Loading